قرائت های انحرافی از بیداری اسلامی

جریان انحرافی نوظهور با نگاهی وارونه به تحولات منطقه تلاش کرد تا این تحولات را صحنه آرایی آمریکایی - صهیونیستی معرفی کند که با هدف تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه طراحی شده است. این نگرش وارونه در خوشبینانه ترین نگاه، برای این حرکت ها خاستگاه اسلامی قائل نبوده، بلکه با جعل واژه «بیداری انسانی» در برابر «بیداری اسلامی» مدعی می شود:

قیام ملت های منطقه در نگاه اول بیش از هر چیز تداعی گر انقلاب ملت ایران در بهمن ماه 1357 بود؛ ملتی که در برابر رژیمی دست نشانده از جانب غرب، سال ها تحت سیطره بود و رژیمی که سایه شوم خود را بر منابع ایران زمین گسترده بود. این رژیم دست نشانده با بریدن از ملت به ظاهر مقتدرانه مستظهر به حمایت غرب بود؛ ولی ساده تر از آنچه نشان می داد در برابر نهضت اسلامی ملت به رهبری مرجعی عالیقدر تاب نیاورد و سرنگون شد.

اما آنچه در حاشیه اخبار نهضت بیداری اسلامی منطقه شنیده شد، ادعاهایی بود که سایت های داخلی و خارجی حامی سران فتنه مطرح ساختند. ضدانقلاب خارج نشین به همراه برخی رسانه های فتنه گر داخلی که با شکست کودتای مخملین 88، آرزوهای خود را بر باد رفته می دیدند، مدعی شدند که قیام مردم تونس، مصر و لیبی با الهام گیری از فتنه سبز ایران صورت گرفته است! این رسانه ها همچنین تلاش کردند تا حادثه فوق را این طور تحلیل کنند که تداوم فتنه 88 به سرنگونی انقلاب اسلامی ختم خواهد شد! برای نمونه، نویسنده سایت ضدانقلابی «کلمه» در یادداشتی مدعی شد: «موفقیت جنبش مردمی تونس، قبل از آنکه خاطره جنبش 57 و پیروزی انقلاب اسلامی را در میان مردم زنده کند، یادآور خواست و شیوه های مبارزه جنبش سبز بود.»مقالات دیگری را نیز می توان در سایت های ضدانقلابی چون جرس، روزآنلاین، گویانیوز، ایران امروز مشاهده کرد که با همین خط تبلیغی تلاش کردند تا با مصادره به مطلوب کردن موج جدید بیداری اسلامی، آن را اقدامی سکولار ارزیابی کنند که فاقد پشتوانه دینی و مذهبی است و از این جهت نیز مشابهت فراوانی با جنبش سبز سکولار ایران دارد؟!این ادعا در حالی مطرح می شد که فتنه سبز نه تنها یک حرکتی مردمی نبود، بلکه اقدامی مهندسی شده در قالب نسخه های کودتای مخملی بود که توسط بیگانگان طرح ریزی و توسط ایادی بازی خورده داخلی آن، اجرایی شد و البته به دلیل نداشتن پشتوانه مردمی، خیلی زود با حضور ملت بصیر در صحنه دفاع از انقلاب اسلامی ناکام ماند.

از سویی دیگر، جریان انحرافی نوظهور با نگاهی وارونه به تحولات منطقه تلاش کرد تا این تحولات را صحنه آرایی آمریکایی - صهیونیستی معرفی کند که با هدف تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه طراحی شده است. این نگرش وارونه در خوشبینانه ترین نگاه، برای این حرکت ها خاستگاه اسلامی قائل نبوده، بلکه با جعل واژه «بیداری انسانی» در برابر «بیداری اسلامی» مدعی می شود: «طراحان پشت صحنه تصمیم گرفتند چهره های سوخته را کنار بگذارند و مهره های جدیدی با شعارهای جدید به میدان بیاورند که شعار تغییر و همراهی با ملت ها و دفاع از حقوق ملت ها سرلوحه این مهره ها قرار گرفت. در حالی که در پس پرده، همان جنایتکاران و دزدان حرفه ای و تاریخی و همان برده داران حاکم بودند. نظام سرمایه داری می خواست با شعارهای جدید، خود را نجات دهد و به خصوص پایگاه اصلی خود در منطقه خاورمیانه که همانا رژیم صهیونیستی بود را حفظ کند...خیلی زود منظور آنها از تغییر معلوم شد، یعنی تغییر ملت ها و انسان ها به نفع خودشان، تغییر مناسبات برآمده از بیداری انسان ها به نفع سرمایه داران بی فرهنگ. دولت قبلی آمریکا بی پرده و عریان و با توپ و مسلسل به میدان آمده بود؛ اما جانشین او با شعار تغییر به میدان آمد و در یک دست خود سلاح و در یک دست دیگر خود فریبکاری و ریاکاری را به دست گرفت.»(15/1/90)این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در تحلیل حوادث منطقه از عنوان «بیداری اسلامی» استفاده کرده و ازجمله در دیدار با مردم استان فارس می فرمایند: «آمریکا در این قضایا غافلگیر شد، ضربه به او ناگهانی وارد شد؛ صهیونیست ها همین جور، دولت های مستعمر پرمدعای اروپایی همین جور - اینها غافلگیر شدند - اما می خواهند هرجور ممکن است، بر صحنه مسلط شوند. البته خوشبختانه تا حالا نتوانسته اند؛ در یکی دو کشور که اصلاً نتوانستند، در یکی دو کشور دیگر هم دارند تلاش می کنند. مطمئناً این بیداری چیزی نیست که تمام بشود؛ این حرکت مردم به سمت جلو چیزی نیست که به عقب برگردد. هر کاری بکنند، این حرکت نهایت خوبی دارد به نفع مردم و به زیان قدرت ها. البته ملت ها باید به هوش باشند، بدانند که دشمن کمین کرده است.»(3/2/90)خاستگاه این تفاوت منظر در تحلیل مسائل بین المللی از جمله بیداری اسلامی را باید در تفاوت گفتمانی این دو جریان با حرکت اصیل انقلاب اسلامی که تبلور بیرونی امروزین آن بیانات و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه ای است، جست وجو کرد و توجه داشت که این انحراف در تحلیل روندها، همسوی با دستگاه های تبلیغاتی و رسانه هایی است که از بیداری اسلامی ملت های منطقه به شدت هراسان شده اند.