نفحات

نفحات صبح دانی به چه روی دوست دارم

نفحات

نفحات صبح دانی به چه روی دوست دارم

اخباری مبنی بر حضور برخی چهره های بازی خورده چون سیدمحمدخاتمی در

آن روز که موسوی در برابر رأی ملت ایستاد و متوهمانه اعلام کرد که تسلیم این صحنه آرایی نخواهد شد !شاید گمان نمی کرد که جریان ها و گروه های سیاسی بازی خورده اش، اینچنین توسط مردم از صحنه سیاسی کشور کنار گذاشته شوند. این جریان بعد از آنکه در حماسه 9 دی و 22 بهمن سال 88، سیلی محکمی از ملت خورد و از صحنه حقیقی جامعه به فضای مجازی و سایت ها و وبلاگ های ضدانقلاب پناه برد، گمان داشت که 12 اسفند 90 فرصتی است که خواهد توانست وزن سیاسی خود را به رخ نظام اسلامی کشانده و آن را دستمایه خودشیرینی برای اربابان جدیدش در آن سوی مرزها قرار دهد.این جریان با الگوهای مختلفی وارد بازی انتخابات نهم مجلس شد. ابتدا در حالی که فتنه گران گمان داشتند از وزن و اعتبار قابل ملاحظه ای برخوردارند و نظام نیز مجبور است برای گرم کردن بازار انتخابات به این جریان باج دهد، تلاش کردند تا با تأکید بر سناریوی «مشارکت مشروط» و با نگاهی سهم خواهانه، آزادی اصحاب و سران فتنه و تأیید صلاحیت نامزدهای افراطی خود را شرط ورود به انتخابات اعلام کنند، اما خیلی زود مشخص شد که این زیاده خواهی متوهمانه، بی پشتوانه بوده و موضع قاطع و انقلابی نظام و عدم تسلیم در برابر زیاده خواهی فتنه گران، آن را به تغییر سناریو واداشت.

در این مرحله بود که سناریوی «تحریم منفعل» و عدم شرکت در انتخابات در دستور کار فتنه گران قرار گرفت و تلاش کردند تا در اولین گام نگذارند فعالان سیاسی در انتخابات ثبت نام کرده و داوطلب نامزدی مجلس نهم شوند. استقبال باشکوه فعالان سیاسی و نخبگان فرهنگی از انتخابات و افزایش داوطلبان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا و تأیید صلاحیت اغلب این افراد توسط شورای نگهبان و رقابتی شدن صحنه انتخابات، به اینجا منجر شد که فتنه گران خود اعتراف به شکست کرده و با عصبانیت این بار سناریوی «تحریم فعال» را کلید زنند.در سناریوی «تحریم فعال»، تحریم گران تنها به خانه نشینی روی نیاورده، بلکه تلاش می کنند تا با استفاده از راهکارهای نافرمانی مدنی و با آشوب آفرینی و فتنه گری، فضا را برای حضور حداکثری مردم، آلوده و ناامن ساخته و از این طریق ملت را به عدم حضور در پای صندوق های رأی وادار کنند. برای این هدف بود که روز 25 بهمن را به عنوان روز ایجاد مجدد بلوا و آشوب در کشور انتخاب کرده و با تمام توان برای آن تبلیغ کردند، اما افتضاح حاصله آنقدر ناامیدکننده بود که اصحاب فتنه به جان هم افتاده و یکدیگر را متهم به بی تدبیری و بی لیاقتی کردند. شکست در 25 بهمن کافی بود که فتنه گران از هرگونه آشوب افکنی و ناامن سازی انتخابات در روز 12 اسفند مأیوس شوند و حال که همه سناریوها به شکست انجامیده و از طرفی پل های پشت سر نیز تخریب شده و راه بازگشتی وجود ندارد، سردرگمی و ترس سایه سنگین خود را بر اردوگاه فتنه گران گسترانده است.

در حالی که حتی اخباری مبنی بر حضور برخی چهره های بازی خورده چون سیدمحمدخاتمی در پای صندوق های رأی به گوش می رسد، گروه ضدانقلابی «شورای هماهنگی راه سبز امید» با صدور بیانیه ای برای آخرین بار عاجزانه از ملت ایران خواسته است تا «در روز پنج شنبه 11 اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماتن عمومی(مراتز خرید، میادین، پارت ها و...) به ویژه در فاصله 4 تا 6 بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی[!] و در روز 12 اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یکروز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند!»با این تصمیم، میلیون ها نفری که روز 25 بهمن! به دعوت این شورا به خیابان های پایتخت آمدند!! می خواهند در خانه خود را حبس کنند! و به پای صندوق ها نیایند!؟

این آخرین سناریویی است که بعد از یک سال جهد و کوشش از اتاق فکر فتنه سبز! خارج شده است! ارائه همین ایده فکاهی به خوبی کافی است تا سطح بلاهت و حماقت این افراد مشخص شود. این آخرین اقدام باقی مانده در حالی صورت می گیرد که حتی «مسعود بهنود» ضدانقلاب نیز از مشارکت 60 درصدی مردم در انتخابات سخن گفته و حضور ده ها میلیونی ملت در روز 22 بهمن نیز میزان تأثیرگذاری چنین نظرات ابلهانه ای را آشکار ساخته است.با آغاز تبلیغات انتخاباتی، فضای سراسر کشور انتخاباتی شده و ملت با تمام توان آماده می شود که از میان نامزدهای مختلف با گرایش های متنوع از اصلاح طلب گرفته تا اصولگرا، نمایندگان اصلح مورد نظر خود را راهی «خانه ملت» تنند. فارغ از آنکه چه کسی با کدام گرایش و متعلق به کدام جبهه انتخاباتی وارد مجلس نهم شود، آنچه مهم است آن است که حضور باشکوه ملت در پای صندوق های رأی، فتنه گران را از حیز انتفاع خارج خواهد کرد.

اده‌صاف‌کن 1+5

بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حدود یک ماه پیش به ایران آمدند و پس از مذاکره با برخی مسئولان هسته‌ای کشور، بدون دستیابی به توافق مشخصی، ایران را ترک کردند. این بازرسان، صبح امروز در قالب هیئتی شش نفره به ریاست «هرمن ناکارتس» بازرس ارشد آژانس، دوباره به ایران بازگشتند. بازگشت آن‌ها در این زمان به دو دلیل قابل تأمل است:

1- آن‌ها در سفر گذشته، دو درخواست داشتند که با پاسخ منفی ایران مواجه شد، نخست اینکه با برخی از دانشمندان هسته‌ای ایران گفت‌وگو کنند و دوم اینکه در ذیل ادعای فعالیت هسته‌ای نظامی ایران، به‌دنبال بازدید از مرکز نظامی پارچین بودند. به‌نظر می‌رسد آن‌ها در سفر جدید به ایران، آن دو خواسته را تکرار کنند که همچنان نباید مقبول واقع شود؛ زیرا در حال حاضر، آژانس متهم است که اسامی دانشمندان هسته‌ای ایران را در اختیار صهیونیست‌های جنایتکار و تروریست قرار داده و آن‌ها تعدادی از این دانشمندان را ترور کردند و آژانس به همین مقدار که خیانت در امانت کرده، در این ترورها نقش داشته است و درباره پارچین نیز حدود هفت سال پیش و در زمان ریاست البرادعی، بازرسان آژانس با همین ادعایی که الآن مطرح است، از پارچین دیدن کردند و در نهایت در نتیجه مذاکرات مدالیته در سال 2007 مسئله پارچین هم از نگاه آژانس حل شد و به امضای البرادعی، مدیر کل وقت آژانس رسید و چنانچه مسئولان کنونی آژانس به‌دنبال بازگشایی مسائل حل شده گذشته باشند، یعنی هیچ توافقی با آژانس دارای ارزش و اعتبار نیست و ممکن است هر آن و به‌وسیله هرکسی، هر توافقی با آژانس، بی‌ارزش و فاقد اعتبار تلقی گردد و ادعا کنند که باید از نو، طرح و بررسی شود. نتیجه چنین برداشتی از رفتار آژانس، این است تا زمانی که آژانس به بازیابی تشخص، اعتبار و هویت محترم و پذیرفته شده خود موفق نشده است، نباید آن را جدی گرفت و به ادعاهایش وقعی نهاد.

2- سفر این هیئت به ایران در آستانه دور جدید مذاکرات ایران با 1+5 انجام شده تا با پررنگ کردن اتهام انحراف فعالیت‌های هسته‌ای ایران به سمت امور نظامی و سر و صدا درباره آن، ضعفی را که بر اثر تحولات چند ماه اخیر بر 1+5 عارض شده و اجازه نمی‌دهد آن‌ها با دست پر، پای میز مذاکره آیند، جبران کند تا آن‌ها برای فشار بر ایران، اهرمی در اختیار داشته باشند. برخورد قاطع و منطقی با این هیئت، جایگاه و موقعیت گروه 1+5 در مذاکرات آتی را مشخص خواهد کرد.

نامه سرگشاده به خاتمی

به دنبال افشای جزئیاتی از مبالغ دریافتی یکی از سران اصلاحات از کشورهای عربی در رابطه با فتنه 88،‌و نیز افشای فیلم و عکس حضور عطاءالله مهاجرانی تئوری پرداز دولت خاتمی و وزیر ارشاد وی در دربار سعودی، «سید یاسر جبرائیلی»‌ نویسنده کتاب «سودای سکولاریسم» که به جریان شناسی سکولاریسم در ایران بر مبنای زندگی و کارنامه «سید محمد خاتمی» پرداخته است،‌ در نامه ای سرگشاده از خاتمی خواست تناقض ادعاهای «استبدادستیزی» سران اصلاحات و «سعودی ستایی» آنان را حداقل برای حامیانش حل کند.

خواب سنگین سوروس!

یکی دو روز است که برخی رسانه‌ها از یک سالگرد خبر می‌دهند. سالگرد ادعای «جورج سوروس»، میلیاردر سرشناس آمریکایی و معروف‌ترین طراح کودتاهای رنگین و مخملی، که سال گذشته در گفت‌وگو با «فرید زکریا» در شبکه تلویزیونی «سی‌ان‌ان» درباره آینده جمهوری اسلامی ایران گفت: «من حاضرم شرط ببندم که رژیم جمهوری اسلامی ایران تا یک سال دیگر بیشتر سر کار نخواهد بود.» وی برای تأکید بیشتر بر ادعایش، به مقایسه وضعیت ایران و شوروی سابق پرداخت و گفت: «همان‌طور که می‌دانید در سال 1991 میلادی شوروی سابق فرو پاشید و تغییری مهم در عرصه ژئوپلیتیک به‌وجود آمد و این اتفاق درباره ایران نیز صدق می‌کند و ممکن است با سقوط رژیم ایران دست‌کم منطقه خاورمیانه دچار بی‌ثباتی و ناآرامی شود.» ادعای سال گذشته سوروس در حالی بیان شد که حدود یک سال از شکست فتنه سال 88 که وی در حمایت و دامن زدن به آن نقش زیادی داشت، گذشته بود؛ اما به‌نظر می‌رسد سورس به هنگام این گفت‌وگوی تلویزیونی هنوز به فتنه 88 و ادامه آن امید داشت و چون آن را کاملاً خلاف برنامه‌ها و باورهایش می‌دید و همچنان سران فتنه و برخی از هواداران آن‌ها را در صحنه می‌دید، نمی‌خواست باور کند که فتنه در ایران به پایان خط رسیده است و در نتیجه، شتاب‌زده و نسنجیده در گفت‌وگو با فرید زکریا از تمنیاتش سخن می‌گفت.

ادامه مطلب ...

شکست آخرین راه

ناکامی فتنه گران در روز 25 بهمن حاوی پیام های متعددی بود که مهم ترین آن «شکست سناریوی تحریم فعال» است. این حادثه نشان داد که علی رغم تلاش دشمنان برای ناامن سازی فضای کشور در آستانه انتخابات، با هوشیاری ملت و تدبیر مسئولان، این جریان از حداقل توانایی های لازم برای ایجاد ناامنی در آستانه انتخابات ناتوان است. ادامه مطلب ...